یکی از مهمترین وقایع قرن سوم هجری ابداع خط نسخ بوسیله ابن مقله( یا مقلد ) بود . هر چند برخی بر این عقیده اند که قبل از ابن مقله هم خط نسخ وجود داشته اما چیزی که مطمئن هستین بر آن است که وی این خط را به اوج و تکامل رسانده . از دیدگاهی دیگر می گویند که این خط در اواخر قرن دوم هجری ابداع شده ولی تا اواخر قرن سوم چندان متداول نبوده . اصل این خط از خط نبطی بوده است .
یکی از مهمترین ویژگی های خط نسخ شیوایی و سهولت در یادگیری آن است . به همین دلیل است که این خط موجب گسترش چشمگیر سواد در بین مسلمانان شد و در پیشرفت علمی و فرهنگی مسلمانان نقشی اساسی ایفا کرد . به عبارتی این خط به تمام سرزمین های شرقی مه تحت دین اسلام بودند رفت که در ایران بر زیبایی های آن افزوده شد . در کل هر چه بوده در آن زمان استفاده از این خط بسیار آسانتر از کوفی بوده .
دلیل این سادگی در خواندن این خط آن است که حروف و کلمات بسیار دقیق و با نظم خاص چیده می شوند . این خط رایج ترین خطوط برای کتابت قرآن بوده و امروزه نیز هست .میشه گفت که در حال حاضر خط بین المللی مسلمانان همین نسخ است . امتیاز مهم این خط در رعایت نسبت هاست .
اگر به نمونه های این خط دقت کنید به نسبت های دقیق آن پی خواهید برد .
بعدها پس از آمدن فن چاپ به ایران این خط بود که به شکل چاپی درآمد و بر اساس قواعد آن حروف چاپی سربی بوجود آمد .
خط ريحان، يكى از خطوط اصلى و جليل براى كتابت قرآن محسوب مى شود. نسخه هاى قديمى و بسيار نفيسى از قرآن موجود است كه همه آنها با اين خط كتابت شده اند. خوشنويسان معروفى مانند ياقوت مستعصمى، جعفر بايسنقرى و علابيك تبريزى از اين خط در كتابت قرآن استفاده كرده اند. قرآن معروف بايسنقرى كه با ابعاد ۱۲۰*۱۸۰ نگارش شده بود نيز به خط ريحان است كه هم اكنون ورق ورق شده و هر برگ از آن به عنوان اثرى با ارزش در يكى از موزه ها نگه دارى مى شود. البته وقتى خط ريحان، دانگ ضخيم ترى پيدا مى كند به آن؛ خط محقق مى گويند كه بايسنقرى به همان خط محقق نوشته شده است كه فقط در ضخامت با خط ريحان تفاوت دارد. خط ريحان از حدود ۴۰۰ سال قبل فراموش شد.
«« ثلث »»
بنا به قولی ، خط ثلث را ‌« ابوعلی بن مقله بیضاوی » ( همون ابن مقله که در مطلب خط نسخ ازش گفتم )۱ ، در قرن سوم هجری ابداع کرده و بعد از آن « ابن بواب » انواع گوناگون ثلث تزیینی را ابداع کرد و اوست که زیبایی و ظرافت را به این خط اضافه کرده .
از دلایلی که برای گذاشتن نام ثلث بر این نوع خوشنویسی می گویند داشتن ۳/۱ سطح (خطوط مستقیم) و ۳/۲ دور (خطوط انتهایی) در داخل کلمات آن هست. از هنرمندان ثلث نویس معاصر می‌توان افراد زیر را نام برد:
۱-حامد آلامدی در ترکیه
۲- هاشم محمد بغدای در عراق
۳- احمد نجفی زنجانی
و ۴- طاهر در ایران
‌الفبای کشیده و بلند و دوایر نسبتاً کم عمق و باز تو در تو نوشته شدن از خصوصیات این نوع خوشنویسی است.  همین تو در تو نوشتن و سوار بر یکدیگر شدن کلمات باعث شده تا از درجه خوانایی آن کم ‌شود.
این خط از لحاظ ظاهری بی شباهت به خط محقق نیست با این تفاوت که در این خط برخلاف محقق دور حروف بیشتر و اندازه آنها کوچکتر است. ریتمی که در اثر تکرار ضربه‌های عمودی و بلند حروف در این خط ایجاد می‌شود القاء کننده قدرت عظمت و بزرگی است. مهمترین کاربرد خط ثلث در کتیبه نویسی است خط ثلث دارای بار مذهبی نیرومندی می‌‌باشد و به همین لحاظ در دوره پس از انقلاب در آثار گرافیکی برای نوشتن آیات قرآن و ادعیه بکار می‌رود. همچنین در عناوین برخی مجله‌ها پشت جلد کتاب و طرح تمبر و … نیز بکار برده می‌شود.
خط و خوشنويسى
خط شکل مکتوب کلام است و انتقال مفاهيم به شکل عينى ماهيت اصلى خط و خوشنويسى است.
خوشنويسى يکى از هنرهاى اصيل و سنتى کشور است. قرن‌هاست اين هنر به‌عنوان پررونق‌ترين و جلوه‌سازترين شاخه هنر زيباى ايرانى شناخته شده است و يکى از ابعاد فرهنگ اصيل ايرانى را بوجود آورده است.
خوشنويسى والاترين منزلت را در ميان هنرهاى اسلامى دارد و يکى از تعاريف خوشنويسى در متون اسلامى اين است: خوشنويسى هندسهٔ روحانى لغاتى است که به‌ وسيلهٔ ابزار مادى تجسم مى‌يابد.
انواع خط
خط شناسان خطوط اصلى را شش خط دانسته‌اند که به اقلام سته معروفند و عبارتند از: رقاع، ثلث، ريحان، محقق، توتيع و نسخ
در ايران و ديگر سرزمين‌ها خطوط متعددى ابداع شد که تعداد اين خطوط را براى زبان‌هاى اسلامى شصت نوع مى‌دانند.
امروزه در ايران از چهار نوع خوشنويسى بيشتر از انواع ديگر استفاده مى‌شود: نسخ و ثلث، نستعليق و شکسته نستعليق
خطوط ایرانی
سایر خطوط
خطوط ايرانى
خطهاى ايرانى تعليق، نستعليق و شکسته نستعليق مى‌باشد. با ضابطه‌مند شدن خط تعليق در دوران صفويه، مقدمات ظهور نستعليق فراهم شد. اين دو خط در ميان ايرانيان و ملل ترک وارد و زبان رشد يافت و سهم مهمى در پيشبرد خوشنويسى اسلامى داشت. خط شکسته نيز از ابداعات ايرانياناست که در پيوند با تعليق و نستعليق قرار دارد.
تعلیق
نستعلیق
شکستهٔ نستعلیق
تعليق
از قرن پنجم هجرى در نسخ تحريرى (شيوهٔ ايراني)، بتدريج دگرگونى‌هايى پديد آمد و از اواسط قرن هفتم بر اثر تکامل قلم ايرانى خطى بوجود آمد که مقتبس از آن و نيز خط توقيع و رقاع بود و بنام خط تعليق کمال و رواج يافت. اين خط در تحرير کتاب‌ها و ديوان‌هاى شعر يکار مى‌رفت و تا قرن هشتم رو به تکامل رفت.
ساير خطوط۱
اقلام ستّه (شش قلم) شامل ثلث، نسخ، محقق، توقيع، رقاع و ريحان است. اين اقلام توسط ياقوت مستعصمى از بيان اقلام مختلف انتخاب شد. وى در زيبا کردن اين خطوط ابتکاراتى بخرج داد و در واقع اين خطوط توسط وى ظهور کرد. اين اقلام به خطوط اصول نيز مشهورند.
کوفی
ریحان
توقیع
رقاع
ثلث
نسخ
محقق
کوفى
نخستين نوع خوشنويسى که قرآن به آن نوشته شد کوفى بود. بعد از ظهور اسلام در ايران، اين خط نيز رواج يافت.
با تأسيس شهرهاى کوفه و بصره در دومين دههٔ شکوفايى اسلام، دانشمندان گرانقدرى بوجود آمدند که توجه زيادى به زبان و خط عربى داشتند و کوفه نقش تعيين‌کننده‌اى در خط مکّى – مدينه‌اى داشت؛ و خط جديدى پديد آمد که بنام خط کوفى مشهور شد.
خط کوفى در نيمه دوم قرن اول هجرى به اوج خود رسيد و سه قرن دوام يافت.